۱۳۹۰ دی ۲۲, پنجشنبه
امریکاه
«نخستین
مهاجران به دلایل دینی به آمریکا کوچیده بودند. نخست، مهاجرنشینها رود آیلند،
مریلند، نیوجرسی، نیویورک، کارولینای شمالی، پنسیلوانیا و ماساچوست (در سال 1733)
به ترتیب به این مهم پرداختند. چندی دیرتر میان سال 1773 و سال 1776 (یک ماه پیش
از اعلام استقلال ایالات متحده) صادر شد. این اعلامیه تأکید میورزد که همه انسانها
به دلیل سرشت انسانی خود به تساوی آزاد و مستقلاند و از برخی حقوق یعنی حق زندگی،
آزادی، مالکیت، خوشبختی و ... برخوردار هستند.» (باربیه، 1383) گامهای لرزان
دریانوردان اسپانیایی که با هدایت کریستف کلمب در اکتبر 1492 به خاک آمریکا رسید،
از فتح سرزمینی خبر داد که در رویای فاتحان اسپانیایی راه وصول به هند یا سرزمین
طلا بود. آنان که در جست و جوی طلا بودند به گفته «برنارد لوئیس» سرزمینی را
اختراع کردند که به ادامه حیات اروپا کمک میکرد. مأموران که از جانب دولت اسپانیا
وظیفه اختراع یا کشف این مهم را بر عهده گرفته بودند شاید هیچ گاه فکر نمیکردند
در افق آنها سرزمینی قرا گرفته که چند قرن بعد به تأثیر گذارترین کشور تاریخ بدل
خواهد شد. آنچه در پس مفاد اعلامیه ویرجینیا نهفته بود از آغاز راهی خبر میداد که
یوتاپیا شدن آمریکا را بیش از پیش تأیید میکرد. به اعتقاد «موریس باربیه» هدف از
ذکر این حقوق اساساً توجیه جدا شدن مهاجرنشینهای آمریکای شمالی از بریتانیای کبیر
و تبدیل آنها به ایالات آزاد و مستقل بود. امتیاز بزرگ آمریکاییان به اعتقاد
«باربیه» در این کلام توکویل نهفته بود: «آمریکاییان بدون رنج بردن از انقلابهای
دموکراتیک به دموکراسی رسیدند و افزون بر این به جای اینکه به موجوداتی برابر
تبدیل شوند برابر زاده شدهاند. (باربیه، 1383 ص 169) راز پویایی و ماندگاری این
سرزمین را به گفته بسیاری از همین زاویه میتوان تحلیل کرد. شاید از این روست که
عدهای تاریخ سرزمین بدون تاریخ آمریکا را در تحصیلهای خویش این گونه توصیف میکنند:
«آمریکا حتی قبل از آنکه کشف شود به نشانه مبدل شده بود. زمانی که کریستف کلمب قصد
کشف آمریکا را داشت تصور و ایماژی از آنجا در سر داشت. آمریکا برای او مکانی تخیلی
بود، آمریکا شاید یگانه کشوری است که قبل از کشف شدن یا ساخته شدن در تخیل ساخته
شده بود. آمریکا به عنوان نشانه زاییده شد. کریستف کلمب گمان میکرد که با کشف
آنجا به کشف بهشت نایل خواهد شد. همه رازهای سرزمین جدید و حرکت پرشتاب آن به سوی
پیشرفت بود که بعدها دستاویز سفر هجده ماهه «آلکسی دوتوکویل» سیاستمدار و نویسنده
برجسته فرانسوی به این کشور شد. دستاورد سفر خلق اثری بود که اکنون به عنوان یکی
از جدیترین آثار در حوزه معرفی ویژگیهای اجتماعی آمریکاییان مطرح است. توکویل در
این سفر که به گفته خویش «به ماورای آمریکا» نظر داشت این ماورای آمریکا «تمایلات،
خصوصیات و هیجانات دموکراسی» در کشور، لقب گرفت تا از خلال آن «تحلیل دموکراسی در
آمریکا» به قلم توکویل شکل گیرد. به اعتقاد وی: «آمریکا تنها کشوری است که در آنجا
میتوان پیشرفتها و تحولات طبیعی و آرام یک جامعه را مطالعه کرد. این متفکر
فرانسوی در فصل دوم این اثر برجسته که به تحلیل نقطه مبدا و اهمیت آن در آینده
نژاد و آنگلوآمریکن میپردازد، تحلیل ثمر بخشی از خصوصیات اولین مهاجرانی آمریکایی
ارائه میدهد که در اینجا به قسمتهایی از آن تحلیل اشاره میشود. به اعتقاد وی:
«مهاجرینی که در ازمنه مختلف به سرزمینی که امروزه ممالک متحده آمریکا نامیده میشود
مهاجرت کردند، از جهات گوناگون با یکدیگر اختلاف داشتند. هدف همه آنها یکی نبود و
هر یک از آنها بر طبق اصول خاصی امور خود را اداره میکرد؛ معهذا همه مهاجرین خطوط
مشترکی با یکدیگر داشتند و همه تحت شرایط مشابهی قرار گرفتند.» توکویل این نقطه
اشتراک را وحدت زبان میداند. آنها فرزندان ملت واحدی بودند. آنان با خود بذر دموکراسی اروپای را به آمریکا بردند. این نکته در گفتههای وی این
گونه تحلیل میشود: هیچ یک از مهاجرین هنگام ترک ماد وطن ادعای امتیازی بر دیگران
نداشتند، زیرا طبیعتاً از طبقه متنعم و متنفذ کسی جلال وطن نمیکرد و فقر و بدبختی
مؤثرترین عامل ایجاد برابری در میان افراد است. البته به کرات عدهای از افراد
متنفذ به دنبال مبارزات سیاسی و مذهبی راه آمریکا را در پیش گرفتند و در آنجا
قوانینی وضع کردند که ایجاد طبقات کنند ولی خیلی زود متوجه شدند که آمریکا برای
اشرافیت محلی ندارد. این مهاجران از کشورهایی چون اسپانیا، فرانسه و انگلستان به
کشوره تازه کشف شده مهاجرت کردند. آنها در دورانی به این کار اقدام کردند که تب
کشف و استخراج معادن طلا در تمامی اروپا گسترش یافته بود. به گفته توکویل: «بدین
ترتیب جویندگان طلا اولین دسته بودند که به ویرژین اعزام گردیدند. آنها مردم فقیر
و سرکشی بودند که روح ماجراجو و ناراحت آنها دوران جوان و آغاز حیات دستههای
مهاجر را چنان مشوش ساخت که آینده آنها مبهم و تاریک به نظر میرسيد. به دنبال
آنها صنعتگران و کشاورزان از راه رسیدند اینها مردم آرام و خلیقی بودند که نسبت به
افراد طبقه پایین انگلستان هیچ گونه امتیازی نداشتند. (توکویل، 83، ص 20) با این
حال حرکت دستههای بعدی که از انگلستان عازم این کشور میشدند و در شمال آمریکا
اسکان یافتند تغییرات عظیمی در منطقه ایجاد کرد. ایالت جدید برخلاف سن دومنیک که
توسط دزدان دریایی تأسیس شد و نیز برخلاف جنوب آمریکا محل اسکان فقرا و دردمندان
بود همه از افراد متمکن کشور خویش بودند و اجتماع آنها در قاره آمریکا از بدو
تأسیس، اجتماع بینظیر و شگفتی بود که در آن اشراف و توده مردم وجود نداشت. بدین
معنی که فقیر و اعیان در میان آنها دیده نمیشد. مهاجرین یا چنان که آنان خود را
خطاب می کردند «زائرین» همه از طرفداران طریقتی بودند که به علت ریاضتهایی که در
اجرای اصول متحمل میشدند به نام پییوریتن شهرت پیدا کردند. توکویل در تحلیل خود
عقاید مذهبی پییوریتانیسم را در پارهای موارد با اصول دموکراسی و جمهوریت مطابق میداند و تأکید میکند: پییوریتنها از
حکومت وطن خود سخت آزرده بودند و در اجتماعی که میزیستند از نظر اصولی که بدان
معتقد بودند تحقیر میشدند. از آن جهت به جست و جوی سرزمین وحشی و دور افتادهای
رفتند تا فرصتی به دست آورند و به دلخواه اساس زندگانی خود را تشکیل دهند و
آزادانه خدای خود را پرستش نمایند.» خدای آمریکا از فردای آن حضور در شمایل قدیسی
عجیب الخلقه کشف، مقدس شد و بالید و رشد کرد تا قرنهای بیمعنی امروز یدک کش نام
سنگین سرزمین تاریخی باشند که قصد کرده تاریخی نو برای جهان بیافرین
http://www-mosaccc.blogspot.com
۱۳۹۰ دی ۲۱, چهارشنبه
زنده گی نامه احمد شاه مسعود
احمد شاه مسعود فرزند دوست محمد يكی از افسران عالی رتبه پوليس دردهم سنبله سال 1332 خورشيدی[1] 1/9/1953 در دهكدهء جنگلك بازارك پنجشير زاده شد . در پنج سالگی شامل مكتب شد و تا صنف دوم در مكتب بازارك درس خواند. وقتی پدرش به حيث قوماندان ژاندارم پوليس هرات مقرر گرديد او صنف سوم و چهارم را در مكتب موفق هرات خواند. مسعود آموزش های نخستين د ينی را نزد ملا امام مسجد جامع هرات فرا گرفت . پس از تقرر پدرش در كابل او شامل ليسه استقلال گرديد و تعليماتش را در همان ليسه به پايان برد. مسعود كه از همان آغاز طفوليت آثار و علايم استعداد بلند درسیمایش نمايان بود، پس از صنف دهم در مكتب هم به حيث شاگرد ممتاز شناخته شد. زبان مادری اش فارسی بود درپهلوی آن به زبان پشتو، اردو و فرانسوی روان صحبت ميكرد. او به زبان عربی نيز آشنايی داشت . مسعود: « برای من شمال و جنوب، فارسی و پشتومطرح نيست، ما ميتوانيم در خانهء مشترك خود به هر زبانی با هم حرف بزنيم .» مسعود علاقهء فراوانی به سپورت داشت و جوانان و نو جوانان همسن و سالش را نيز به سپورت تشويق ميكرد. هنوز چهارده سال داشت كه تيم واليبالی را در دهكدهء زادگاهش جنگلك ساخت و در رخصتی های تابستانی با تيم های واليبال قريه های ديگر پنجشير مسابقات دوستانه يی را برگزار ميكرد. قدرت اجرایی و داشتن دسپلين نه تنها او را عزيز و دوستداشتنی ساخته بود ، بلكه با اين عملكرد حيثيت رهنما و پيشگام را در ميان دوستان بيشمارش يافته بود . مسعود:« ما در كارته پروان زنده گی ميكرديم ، جاييكه در آن من دوستان خوبی داشتم. ما در حدود پنجاه تا شصت تن بوديم . در آن زمان من دانش آموز صنف هفتم ليسه استقلال بودم كه مسوؤليت آنها را به عهده داشتم.» [2] مسعود به ورزش های متنوع علاقه مندی داشت، كه بعد ها برای انجام همهء آن فرصت كمی داشت . ورزش های دوست داشتنی ا ش، فتبال ، اسپ سواری، آببازی و كاراته بودند. در تيم فتبال محلی يی كه در آن زمان در كارته پروان داشتند ، او نقش يك مربی فعال را داشت . علاوه بر آن مسعود عشق فراوانی به مطالعه و بازی شطرنج داشت. او بيشتر به خوانش سفر نامه ها و تاريخ علاقه مند بود . مسعود در عرصه شعر و سخن آثار پيشگامان ادبيات فارسی؛ چون : مولانا جلال ا لدين بلخی، سنايي غزنوي، بيدل و حافظ راميخواند و دوست داشت . مسعود:« اشعار حافظ را دوستدارم وآن راهميشه وبار بار ميخوانم. اين اشعار درمن اثر دگر گون ساز والهام بخشی دارد. موسيقي بيان احساس دروني انسان است . شعر وموسيقي بالاي هر آدمی اثرش را دارد.» سال 1351خورشيدي مسعود آموزشگاه رياضی « آرين» رادر محل زيستش در پارك بهارستان جامي واقع كارتهء پروان اداره ميكرد كه درآن او نه تنها به همصنفانش بل كه به شاگردان زيادي درس رياضي ميداد. اين كه مسعود چه گونه به سياست دلچسپی پيدا كرد؛ خودش گفته است: « پدرم دوستان زيادی داشت كه به سياست آشنا بودند. آنها به خانهء ما می آمدند و روی سياست های منطقه و جهان بحث و گفتگو ميكردند. طبيعی بود كه اين صحبت هاو نشست ها نقشش را در من داشت . و اثراتش در آينده هم نيز باقی ماند .»[3] شاگرد صنف نهم ليسه استقلال ، اولين بار آدم فعال سياسی شد. مسعود هنوز شاگرد صنف هشتم و نهم بود كه فعاليت كمونستها در مكاتب كابل آغاز گرديد. اين كه او مفكوره خود را با كمونست ها هماهنگ ساخته نمی توانست ، تيره گی هایی بين او و شاگردانی كه مفكورهء كمونستی داشتند پيدا شد. مسعود كه هنوز تجربه كافی سياسی نداشت، از امكانات زيادی هم بر ضد اين گونه فعاليت ها بر خوردار نبود . گرچه فعالان سياسی آن زمان درگيری هایی نیز ميان هم داشتند ، اكثراً افراطی های چپ گرا بودند . اين امر باعث توجه مسعود به نهضت اسلامی گرديد . 1352 (1973) بعد از امتحان كانكور نظر به علاقه اش به انجنيری و مهندسی شامل انستيتوت پل تخنيك كابل شد. در همين سال او رسماً به جمعيت اسلامی پيوست و همراه انجنير حبيب الرحمان كه يكی از پيشگامان نهضت اسلامی بود آشنا شد . در دوران حكومت محمد داؤد كه مردم او را نزديك با كمونيزم و شوروی ميدانستند، اولين پلانهای كودتا يی تحت فرماندهی انجنير حبيب الرحمان كه مسعود هم در آن سهم داشت طرح گرديد . پس از افشای اين پلان ها ، انجنير حبيب الرحمان مدت شش ماه زندانی شد و مسعود هم كابل را ترك گفت . حكمتيار كه در آن زمان مسووليت امور نظامی جمعيت اسلامی را داشت ، به اين عقيده بود كه از طريق ترور ميتوان به هدف رسيد . كه هدفش از ترور گذاشتن بم ، پاشيدن تيزاب و قتل مخالفين سياسی اش بود . درين زمان مسعود شدت بيزاری خود را در برابر تند روان اسلامی ابراز كرد ، در حالی كه عده يی در نهضت نيز از تند روی حمايت ميكردند، مسعود با اين گونه تحركات مطلقاً مخالف بود و در آن تباهی و نابودی مردمی را ميديد كه خواهان خدمت كردن به آنها بود . اين اختلاف نظر اساساً باعث در گيری شديدی ميان آنها گرديد . احمد ولی مسعود در بارهء برادرش گفت :« او به تمام معنا يك مسلمان بود ، همان گونه كه يك انسان اعتدال گرا . به اين وسيله ميخواهم بگويم كه او نه تندرو بود و نه هممانند آنها در زنده گی شخصی ، اجتماعی و سياسی . او معتقد به اجرای يك حاكميت معتدل اسلامی در افغانستان بود.» به قول احمد ولی، احمد شاه مسعود میگفت: « تند رو های چپ و راست در افغانستان جايی ندارند زيرا آنها برخلاف خواست هایمردم عمل ميكنند. از اين رو ما نميتوانيم در افغانستان هممانند حكومت هایرايج اسلامی را داشته باشيم.»[4] در سال 1353(1973/1974) به هدايت حكمتيار حركت ديگری صورت گرفته كه ناكام ماند و منجر به دست گيری صد ها محصل گرديد . مسعود يك محصل سخت كوش، هد فـمند و متوجه تحصيل بود. هدفش از تحصيل و آموزش، خدمت به وطن و مردمش بود . بعد ازآنكه كاكايش عبدالرزاق خان (يك تن از صاحب منصبان بلند رتبه دولت داؤد) مسعود را كه توسط دولت داؤد گرفتار ميگرديد ، هشدار داد ؛ مسعود كه يكی از فعالان سياسی در انستيتوت پل تخنيك كابل بود؛ انستيتوت پل تخنيك را ترك گفت و در سال 1353(1974) به همراهی انجنير جان محمد برای اولين بار به پاكستان رفت. بعد از مدت كوتاه دوباره فعاليت های سياسی را در داخل كابل آغاز كرد و موفق گرديد كه عده يی از افراد ناراضی دولت رابه طرفداری خود فرا خواند. مسعود فعاليت های سياسی اش را ادامه داد تااينكه در 1354(1974) قيام مسلحانه پنجشير صورت گرفت . مسعود 22 ساله باعده يی از يارانش كه اعضای جمعيت بودند با وجود تلف شدن عده يی ازهمسنگرانش ، در ظرف يك الی دو ساعت تمام پنجشير را تحت كنترول در آورد ويك ادارهء دولتی را خلع سلاح كرد. حكمتيار وعده داده بود كه همزمان با قيام در پنجشیر قوای نظامی دولت مصروف ميشود و در كابل يك كودتای نظامی رخ خواهد داد . در كابل هيچ حركتیصورت نگرفت . مسعود و همراهانش افشا شدند و به اين صورت قيام كننده گان به خدف نرسیدندوعده یی توانستند پنجشير را ترك گفتند . مسعود بعد از يك ماه به صورت مخفی دوباره به كابل آمد و از آنجا به پشاور پاكستان |
|
نویسنده یونس ساعت 12:00 شب روز 5 شمبه
درباره افغانستان پایتخت : کابل
http://www-mosaccc.blogspot.com
پایتخت : کابل
مختصات جغرافیایی کابل : N 69°08 ́E ́31°34
بزرگترین شهر: کابل
زبان رسمی: فارسی (دری)، پشتو
نوع حکومت :جمهوری
استقلال از بریتانیای کبیر
• اعلام استقلال : ۱۶ اسد ۱۲۹۸ (۱۹۱۹)
• رسمیت استقلال : ۲۷ اسد ۱۲۹۸ (۱۹۱۹)
مساحت کل : km² ۶۵۲،۰۹0
جمعیت ( براورد ۲۰۰۵ ) : 29863000
تولید ناخالص داخلی ( براورد ۲۰۰۶ )
- کل : ۳۱٫۹ بیلیون دالر
- سرانه :۱٫۳۱۰ دالر
واحد پول : افغانی (AFN)
منطقه زمانی : DST : 4.30
کد بینالمللی خودرو : AFG
پیششماره تلفن : 93+
مقدمه
سرزمین افغانستان در طول تاریخ گلوگاه تهاجم به هند بوده است؛ جنگجویان بسیاری چون "اسکندر مقدونی"، "محمود غزنوی" ، " تیمور گورکانی " ، " نادر شاه افشار "، از پیچ و خم کوهها و دره های این کشور خود را به هندوستان رسانده اند. علاوه بر این تا قبل از کشف راههای آبی در قرون جدید و سپس توسعه راههای هوایی، خط مسیر بازرگانی شرق و غرب، از دشت شمال این کشور عبور می کرد که محل عبور کاروانهای جاده ابریشم از این سرزمین بوده که عموما ازطریق قندهار به هند و از طریق بلخ به چین می رفت. پس از کشف راههای آبی و سپس توسعه راههای هوایی، افغانستان مانند سایر سرزمین های آسیای مرکزی، تبدیل به منطقه ای محصور شد.
جغرافیا
موقعیت : در آسیای میانه
مختصات جغرافیایی : بین 60 تا 75 درجه شرقی بین 29 تا 38 درجه شمالی
مساحت :
مساحت افغانستان 652225 کیلومتر مربع است.كه از نظر مساحت در جهان مقام چهلم و در قاره آسيا جايگاه يازدهم را دارا مي باشد.
مرز های مشترک:
کل: 5529 کیلومتر
مرزهای مشترک:
ایران (غرب): 936 کیلومتر
ترکمنستان (شمال): 744 کیلومتر
ازبکستان (شمال): 137 کیلومتر
تاجیکستان (شمال): 1206 کیلومتر
چین (شرق): ۷۶ کیلومتر
http://www-mosaccc.blogspot.com
کشمیر (شمال شرق
):
پاکستان (جنوب): ۲,۴۳۰ کیلومتر
آب و هوا : قاره ای، تابستان گرم و زمستان سرد .
ارتفاع:
کشور افغانستان از معدود کشورهایی است که محصور در کوهستان ها و خشکی ها است. مناطق مختلف این کشور اغلب پوشیده از کوه است اما در جنوب و جنوب شرقی مناطق پستی نیز وجود دارد.
بلندترین نقطه: قله نوشاک(Nowshâk) به ارتفاع ۷,۴۸۵ متر از سطح دریا.
پایین ترین نقطه: رود آمودریا (Amu Darya) به ارتفاع ۲۵۸ متر از سطح دریا.
منابع طبیعی:
از منابع طبیعی آن می توان به گاز طبیعی ، نفت ، زغال سنگ ، مس ، کرومیت ، طلق (talc) (نوعی کانی شفاف به رنگ های سفید و سبز و خاکستری ) ، سولفات باریم ، گوگرد ، سرب ، روی ، سنگ آهن ، نمک طعام و سنگ های قیمتی (گوهر) و .... اشاره کرد.
محیط زیست:
شاید مهمترین مشکل زیست محیطی افغانستان خط انقراض حیواناتی چون پلنگ ، سمور، غزال های وحشی ، قوچ و ... باشد .این حیوانات بیشتر برای استفاده از پوست شان کشته میشوند. از شاخص ترین محدودیت های زیست محیطی این کشور می توان به محدویت در دسترسی به منابع آب (مصرف کشاورزی و آشامیدنی )، چرای بیش از حد دام ، آلودگی هوا و آب ، عدم دسترسی به آب های آزاد و ... اشاره کرد. تقریبا در افغانستان سیستم چگونگی دفع زباله به روش مدرن وجود ندارد.
جغرافیای انسانی:
طبق آمار سال ۲۰۰۵ دارای 34 ولایت است. پرجمعیت ترین شهر های افغانستان به ترتیب کابل ، قندهار ، مزار شریف، جلال آباد و ... هستند. . روابط خویشاوندی و خانوادگی در میان مردم افغانستان بسیار نزدیک وصمیمانه است که نشانه عواطف و احساسات عمیق خانوادگی است. هنوز در این کشور مسائل حاد میان مردم توسط ریش سفیدان و بزرگان حل و فصل می شود.
تقسیمات کشوری:افغانستان دارای ۳۴ ولایت (استان)
خطرات طبیعی:
از بلایای طبیعی معمول این کشور می توان به زلزله های متوالی در میان کوه های هندوکش و سیل و خشکسالی اشاره کرد.
مردم
جمعیت:
جمعیت افغانستان حدود ۳۰ میلیون نفر برآورد میشود.براساس سرشماري مقدماتي كميته ملي احصائيه كشور، جمعيت افغانستان در سال 1385، 24 ميليون نفر است. گفته می شود از اين تعداد 12,300 ميليون مرد و 11,800 ميليون نفرشان زن هستند، 7/21% جمعيت كشور شهرنشين مي باشند. مرحله اصلي نفوس شماري افغانستان در ماه سنبله 1387 صورت خواهد گرفت.اين آمار شامل ميليون ها مهاجر افغاني مقيم ايران، پاكستان و كشورهاي ديگر نمي باشد. سازمان ملل پيش از اين جمعيت افغانستان را 29 ميليون نفر برآورد كرده بود.
وضعیت سنی:
آمار زیر به صورت تقریبی می باشند.
0 تا ۱۴ سال: ۴۴.۶% / مرد ۷۰۹۵۱۱۷/ زنان ۶۷۶۳۷۵۹
۱۵ تا ۶۴ سال: ۵۳% / مرد ۸۴۳۶۷۱۶ /زنان ۸۰۰۸۴۶۳
۶5 به بالا: ۲.۴% / مرد ۳۶۶۶۴۲ / زنان ۳۸۶۳۰۰
متوسط سن:43
ملیت :افغان
گروههای قومی و نژادی : پشتون، تاجیک، هزاره و ازبک ،ایماق، ترکمن، بلوچ و ...
دین ها و مذاهب:
99 ٪ مردم افغانستان را مسلمان تشکیل میدهند که حدود 75٪ آنان مسلمان سنی و 24٪ مسلمان شیعههستند.
مذاهب دیگری چون هندو و سیک نیز در افغانستان پیروانی دارد. پیش از جنگ های ۳۰ سال اخیر اقلیت یهودی نیز در افغانستان و بویژه شهر هرات وجود داشتند اما امروزه اغلب آنان به اسرائیل پناهنده شده اند.
زبانها :
مردم افغانستان به یکی از زبانهای دری ۵۰٪، پشتو ۳۵٪، ازبکی، ترکمنی و بلوچی سخن میگویند. بر اساس قانون اساسی افغانستان،زبانهای دری و پشتو زبان های رسمی دولت افغانستان میباشند و در مناطقی که گویشوران زبانی دیگر زیاد باشند آن زبان به عنوان زبان رسمی سوم تلقی میشود.
اگر کسی یکی از دو زبان رسمی افغانستان را بداند میتوان گفت تقریبا در برقراری ارتباط در هیچ جای افغانستان مشکلی ندارد. زبان غالب در کابل پایتخت و بیشتر شهرهای شمال، مرکز و غرب افغانستان دری است. زبان غالب در شهرهای قندهار و جلال آباد ، پشتو است
سواد:
تعریف فرد باسواد: فرد بالای ۱۵ سال که میتواند بخواند و بنویسد.
کل: 36 درصد با سواد
مردها: 51% درصد
زنها: 21% درصد
تاریخ:
آغاز پادشاهی احمدشاه ابدالی در سال ۱۷۴۴ میلادی آغاز تاریخ مستقل افغانستان است.تاریخ قبل از این تاریخ عبارت از تاریخ مشترک افغانستان با برخی کشور های همسایه اش بویژه تاریخ کشور ایران است.
شکل گیری:
افغانستان از زمان تاجگذاری احمدشاه درانی شکل گرفت. البته محدوده آن زمان افغانستان با محدوده امروزش متفاوت است.پس از این تاریخ بخشهایی از افغانستان کم شد و بخش هایی بدان افزوده شد. از جمله این تقیرات جغرافیایی میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
الحاق هرات در معاهدهٔ پاریس توسط انگلیسها :
حدود ۱۵۰ سال پيش، انگلیس با تصرف بخشهایی از جنوب ایران (بنادر خرمشهر و بوشهر و جزایر جنوب) ناصرالدین شاه قاجار را مجبور به قبول پیمان پاریس (۱۸۵۶) کرد. بر طبق این پیمان ایران از ادعای خود بر هرات چشم پوشی کرد و هرات در ۱۸۶۳ به افغانستان ملحق گشت و ایران موجودیت کشوری به نام افغانستان را به رسمیت شناخت.
افغانستان مستقل:
از تاریخ ۱۷۴۷ تا زمان استقلال افغانستان در سال ۱۹۱۹ ، ا ین کشور به زیر سلطه دو ابر امپراطوری آن دوران بریتانیا و روسیه در آمده بود. یک دوره کوتاه مدت دموکراسی و آزادی خواهی در این کشور که از سال ۱۹۷۳ آغاز شده بود که با کودتای کمونیستی ۱۹۷۸ به پایان رسید. در سال ۱۹۹۲ یک نیروی خودجوش و چریکی به نام مجاهدین در این کشور شکل گرفت که رژیم کمونیستی ۱۵ ساله را شکست داد.
تاریخچه نام این کشور:
در کتاب افغانستان در مسیر تاریخ اثر میر غلام محمد غبار از کلمه ی "آریانا" به عنوان نام تاریخی افغانستان نام برده شده است.اما از آنجا که در آن زمان افغانستان دارای هویت یک کشور نبوده این نام را نمیتوان بعنوان نام قدیمی افغانستان قلمداد کرد و حتی میتوان آریانا را همان کلمه ی ایران دانست.
دكتر ذبيح الله صفا باور دارد: (ائيرين همان نامي است كه در زبان پهلوي به « اِران» (ايران با ياء مجهول) مبدل گشت و در دورة اسلامي ايران ( با ياء معلوم ) خوانده شد... كه مي توان آن را سرزمين اصلي آريا ناميد.رك به : حماسه سرايي در ايران ، ص 44
شادروان احمد علي كهزاد را نيز باور براين است كه : (همين نام ايريانا و آريانا بود كه بعدها در پارس «پارسه» با تغيري اندك « ايران» قبول شد.)رك به : رسالة آريانا
استرابون (Strobo – 40 ق م – 40 م ) ، جغرافيدان معروف عهد قديم يونان ، كه اندكي بعد از سقوط دولت يوناني باختر مي زيست ، از محدوده ی جغرافیایی افغانستان امروزي با نام آريانا ياد كرده ، باختر و بلخ و سند را هم جزئي از آريانا بشمار آورده است. رك به: تاريخ افغانستان / مهديزاده كابلي
کلمه دیگری که به عنوان نام قدیم افغانستان استفاده میشود "خراسان" است که نام بخشی از "ایران تاریخی" است. خراسان بزرگ به بخش شرقی ایران تاریخی گفته می شده.
احمد شاه درانی از شاهان پشتون افغانستان، در سال ۱۷۴۷ میلادی، رسما به عنوان شاه خراسان تاجگذاری نمود.
واژهٔ افغانستان نخستین بار در زمان شاه شجاع و پس از نیمهٔ قرن ۱۹ توسط انگلیسها در برخی معاهده ها استفاده شد افغان اگرچه در لغت به معنای ناله و فغان است اما در حقیقت مستعرب واژهٔ اوغان است که به اقوام پشتون گفته می شود اما اکنون، به هر تبعهٔ کشور افغانستان صرفنظر از قومی که بدان تعلق دارد "افغان" اطلاق می گردد.
پایتختهای افغانستان:
1 - از سال ۱۷۴۷ تا ۱۷۷۵ قندهار
2 - از سال ۱۷۷۵ تا اکنون کابل
فرهنگ
زبان و خط :
ماده شانزدهم قانون اساسی افغانستان زبانهای فارسی (در گویش رسمی و دولتی دری)و پشتو را زبانهای رسمی افغانستان اعلام می کند و چنین می گوید: "از جمله زبان هاى پشتو، درى ، ازبکی ، ترکمنی ، بلوچی و پشّه یی ، نورستانی ،پاميرى و ساير زبان هاى رايج در کشور، پشتو و درى زبانهاى رسمي دولت مي باشند. در مناطقي که اکثريت مردم به يکي از زبان هاى ازبکي ، ترکمني ، پشه يي ،نورستاني ، بلوچي و يا پاميرى تکلم مي نمايند، آن زبان علاوه بر پشتو و درى به حيث زبان سوم رسمي مي باشد و نحوه تطبيق آن توسط قانون تنظيم مي گردد. دولت براى تقويت و انکشاف همه زبانهاى افغانستان پروگرامهاى موثر طرح و تطبيق مي نمايد. نشر مطبوعات و رسانه هاى گروهي به تمام زبانهاى رايج در کشور آزادمي باشد."
مشاهیر فرهنگی :
از چهرههای فرهنگی که در گستره جغرافيایی افغانستان امروز زاده شدهاند میتوان به مولانا جلال الدین بلخی، ناصر خسرو،سنایی غزنوی، خواجه عبدالله انصاری، ابوعبید عبدالرحمن محمد جوزجانی،حميدی بلخی، حنظله بادغيسی، ظهيرالدين فاريابی واعظ کاشفی، کمال الدین بهزاد، عنصری بلخی، فارابی،ابواسحاق فارابی، ابوشکور بلخی سید جمال الدین حسینی(افغان) ،خلیل الله خلیلی و عبدالرحمان مهمند یا رحمان بابااشاره کرد.
موسیقی و رقص :
در افغانستان پشتونها دارای نوعی رقص گروهی هستند که بدان اتن ملی می گویند.
رادیو و تلویزیون :
افغانستان دارای یک سازمان رسانه ای ملی به نام "رادیو تلویزیون ملی افغانستان" (RTA) میباشد.این سازمان دارای یک کانال تلویزیونی و یک کانال رادیویی میباشد. اگرچه RTA رسانه ای متعلق به دولت است اما طبق قوانین جدیدرسانه ای نه دولتی و نه خصوصی ، بلکه رسانه ای مردمی است که صرفا هزینه اش را دولت تامین میکند. علاوه بر RTA رادیو و تلویزیون های خصوصی دیگری در افغانستان وجود دارد که شامل نزدیک به ۱۰۰ فرستنده رادیویی و حدود ۱۰ شبکه تلویزیونی میشود. فهرست شبکه های تلویزیونی افغانستان
آموزش و پرورش :
در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی جنگهای داخلی این کشور(دهههای ۹۰ میلادی)، شالوده آموزش و پرورش افغانستان از هم پاشید. در دورهی قدرت طالبان حتی دختران خانهنشین شده و اجازهی تحصیل از آنها گرفته شد. در این دوره، به جای درسهای علمی مانند شیمی و فیزیک در مدارس، بیشتر بر آموزشهای مذهبی تاکید می شد. اکنون برآورد میشود کمتر از نیمی از مدارس افغانستان دسترسی به آب آشامیدنی داشته باشند. پس از حمله امریک به افغانستان در سال ۲۰۰۱ میلادی و فروپاشی طالبان، با روی کار آمدن دولت انتقالی وضعیت تحصیل اندکاندک رو به بهبودی میرود ولی با این وجود هنوز بیش از ۶۰٪ مردم افغانستان از سواد خواندن و نوشتن بیبهرهاند.
گردشگری : مجسمه بودا
دولت :
نظام قانونی :
نظام حکومتی افغانستان جمهوری اسلامی ( متفاوت با پاکستان و ایران) است.براساس ساختار جدید در این کشور ، قوانین این کشور بر اساس تعالیم دین اسلام است. بر اساس قانون اساسی این کشور حکومت متبوع از قانون اساسی متعهد است یک کشور مترقی و کامیاب ، یک نظام مبتنی بر عدالت اجتماعی ، محفوظ نگه داشتن حقوق و کرامت انسانی مردم افغانستان ، تفهیم و نهادینه کردن یک کشور دموکراتیزه ، حفظ اتحاد ملی ، برابری و تساوی حقوق اقوام و قبایل گوناگون ساکن در کشور، به معرض وجود گذارد. براساس قانون اساسی این کشور متعهد به رعایت قوانین سازمان ملل و قوانین بین المللی در دفاع از حقوق بشر است. براساس قانون اساسی افغانستان ، یک جوان با ۱۸ سال سن تمام می تواند رای بدهد.
قوه ی اجرائیه :
رئیس جمهور افغانستان: حامد کرزی
ارتش :
ارتش ملی افغانستان(Afghan National Army) بعد از سقوط طالبان به تدریج شروع به بازشکلگیری کرد .در سال ۲۰۰۶ نیروی هوایی این کشور رسما آغاز به کار کرد . هر افغانی دارای ۲۲ سال سن باید به خدمت سربازی برود که به مدت ۴ سال است. به موجب آمار اگر افغانستان وارد جنگی غیر منتظره شود حدود ۵ میلیون سرباز آماده دارد که نیمی از آن را زنان تشکیل می دهند.[نیاز به ذکر منبع]
اقتصاد :
افغانستان به لحاظ اقتصادی یکی از فقیرترین کشورهای جهان محسوب می شود که همه ناشی از نابسامانی های سیاسی است. اقتصاد افغانستان بعد از فروپاشی حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱ رو به بهبودی نهاده است .نرخ آمار زیر خط فقر این کشور بسیار وحشتناک است ، به موجب این نرخ از هر صد افغانستانی ۵۵ نفر آنان زیر خط فقر هستند. از دیگر نرخ های نگران کننده این کشور فقیر نرخ ۴۳ درصدی بیکاری است. حدود ۸۱ درصد مردم این کشور کشاورز هستند و بقیه شامل ۱۱ درصد در صنعت ( اغلب بافندگی ) و۹ درصد در خدمات مشغول به کار هستند. به موجب آمار سال ۲۰۰۴ ، ۱۵ میلیون نفر در این کشور کارگر هستند. نرخ تورم در این کشور در سال ۲۰۰۵ ، ۱۶.۳ و در سال ۲۰۰۶ بنا بر پیش بینی ها ۱۷ درصد است. عمده ترین محصولات صادراتی این کشور به سه کشور آمریکا(۲۵.۴%) ، پاکستان(۲۲%) و هند(۱۹.۵%) است که حجم آن ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زده می شود. و عمده ترین شریکان صادر کننده محصولات به این کشور پاکستان (۲۳.۷%) ، آمریکا (۱۱.۲%) ، هند (India ۷.۹%) ، آلمان (۶.۸%) ، ترکمنستان (۴.۹%) ، روسیه (۴.۵%) ، کنیا (۴.۳%) و ترکیه (۴.۲%) می باشند که حجم آن به بیش از ۴ میلیارد دلار می رسد. بیشترین بدهی این کشور به کشور روسیه و نیز بانک بین المللی پول است که به بالغ بر ۸ میلیارد دلار می رسد. پس از سقوط طالبان بیش از ۶۰ کشور جهان قول کمک به این کشور را دادند که به فاصله ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹ ، ۸.۹ میلیارد دلار به این کشور کمک بلاعوض کنند. واحد پول آن افغانی نام دارد که از سال۲۰۰۰ به بعد ارزش ها به نسبت دلار رو به بهبودی دارد.سال مالی آن از اول فرودین (۲۱ مارس ) تا ۲۹ اسفند ( ۲۰ مارس ) است. عمده ترین محصول صادراتی این کشور مرفین یا تریاک است . از دیگر اقلام صادراتی این کشور می توان به جامه پشمی بومی این کشور و فرش های دستباف و پوست گاو و گوسفند و سمور و پلنگ و مار اشاره کرد.
راهها :
افغانستان به لحاظ ارتباطی و وضعیت جاده ها و بزرگراه ها نسبت به گذشته رشد نموده است. به طور کلی ۴۵ فرودگاه در این کشور وجود دارد که بیشتر آن پس از سقوط طالبان به ضرورت عملیات نظامی ساخته شدند. نام هواپیمای بین المللی افغانستان آریانا است. سه فرودگاه بین المللی کابل و قندهار و بگرام از مهمترین میدان های هوایی (فرودگاه) این کشور است. افغانستان به دلیل عدم دسترسی به آب های آزاد فاقد بندر و کشتیرانی است و تنها رودخانه مرزی آمودریا از این قاعده مستثنا است که آن هم به سبب عدم توجه کافی هیچ بهره ای برای این کشور ندارد. در افغانستان راه آهن وجود ندارد .در کشور افغانستان بنا بر آمار سال ۲۰۰۴ حدود ۳۵ هزار کیلومتر جاده وجود دارد که تنها ۹ هزار کیلومتر آن سنگ فرش و آسفالت شده است. ۱۲۰۰ کیلومتر تنها مسیر رودخانه ای و آبی این کشور است که در محدوده آموردیا با سه کشور تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان واقع است. از بنادر نزدیک به این رودخانه می توان به شیرخان بندر و خیر آباد اشاره کرد. نزدیک ترین شهر مهم به این رودخانه مزار شریف است.
ارتباطات :
رشد و توسعه نظام ارتباطی افغانستان به دلیل کوهستانی بودن این کشور بسیار کند صورت می گیرد که مستلزم توسعه کیفی در زمینه ماهواره است . در افغانستان بیش از ۵۰ هزار نفر صاحب تلفن هستند و جالب تر آن که ۱۲ برابر آن در این کشور صاحب تلفن همراه هستند.به طور متوسط ۱۰ کانال تلوزیونی در این کشور به فعالیت مشغولند. در این کشور بیش از ۳۰ هزار نفر کاربر اینترنت هستند.از مهم ترین وسایل ارتباطی میان مردم و آگاهان جامعه مجلات و روزنامه ها و نیز رادیوها هستند.
پاکستان (جنوب): ۲,۴۳۰ کیلومتر
آب و هوا : قاره ای، تابستان گرم و زمستان سرد .
ارتفاع:
کشور افغانستان از معدود کشورهایی است که محصور در کوهستان ها و خشکی ها است. مناطق مختلف این کشور اغلب پوشیده از کوه است اما در جنوب و جنوب شرقی مناطق پستی نیز وجود دارد.
بلندترین نقطه: قله نوشاک(Nowshâk) به ارتفاع ۷,۴۸۵ متر از سطح دریا.
پایین ترین نقطه: رود آمودریا (Amu Darya) به ارتفاع ۲۵۸ متر از سطح دریا.
منابع طبیعی:
از منابع طبیعی آن می توان به گاز طبیعی ، نفت ، زغال سنگ ، مس ، کرومیت ، طلق (talc) (نوعی کانی شفاف به رنگ های سفید و سبز و خاکستری ) ، سولفات باریم ، گوگرد ، سرب ، روی ، سنگ آهن ، نمک طعام و سنگ های قیمتی (گوهر) و .... اشاره کرد.
محیط زیست:
شاید مهمترین مشکل زیست محیطی افغانستان خط انقراض حیواناتی چون پلنگ ، سمور، غزال های وحشی ، قوچ و ... باشد .این حیوانات بیشتر برای استفاده از پوست شان کشته میشوند. از شاخص ترین محدودیت های زیست محیطی این کشور می توان به محدویت در دسترسی به منابع آب (مصرف کشاورزی و آشامیدنی )، چرای بیش از حد دام ، آلودگی هوا و آب ، عدم دسترسی به آب های آزاد و ... اشاره کرد. تقریبا در افغانستان سیستم چگونگی دفع زباله به روش مدرن وجود ندارد.
جغرافیای انسانی:
طبق آمار سال ۲۰۰۵ دارای 34 ولایت است. پرجمعیت ترین شهر های افغانستان به ترتیب کابل ، قندهار ، مزار شریف، جلال آباد و ... هستند. . روابط خویشاوندی و خانوادگی در میان مردم افغانستان بسیار نزدیک وصمیمانه است که نشانه عواطف و احساسات عمیق خانوادگی است. هنوز در این کشور مسائل حاد میان مردم توسط ریش سفیدان و بزرگان حل و فصل می شود.
تقسیمات کشوری:افغانستان دارای ۳۴ ولایت (استان)
خطرات طبیعی:
از بلایای طبیعی معمول این کشور می توان به زلزله های متوالی در میان کوه های هندوکش و سیل و خشکسالی اشاره کرد.
مردم
جمعیت:
جمعیت افغانستان حدود ۳۰ میلیون نفر برآورد میشود.براساس سرشماري مقدماتي كميته ملي احصائيه كشور، جمعيت افغانستان در سال 1385، 24 ميليون نفر است. گفته می شود از اين تعداد 12,300 ميليون مرد و 11,800 ميليون نفرشان زن هستند، 7/21% جمعيت كشور شهرنشين مي باشند. مرحله اصلي نفوس شماري افغانستان در ماه سنبله 1387 صورت خواهد گرفت.اين آمار شامل ميليون ها مهاجر افغاني مقيم ايران، پاكستان و كشورهاي ديگر نمي باشد. سازمان ملل پيش از اين جمعيت افغانستان را 29 ميليون نفر برآورد كرده بود.
وضعیت سنی:
آمار زیر به صورت تقریبی می باشند.
0 تا ۱۴ سال: ۴۴.۶% / مرد ۷۰۹۵۱۱۷/ زنان ۶۷۶۳۷۵۹
۱۵ تا ۶۴ سال: ۵۳% / مرد ۸۴۳۶۷۱۶ /زنان ۸۰۰۸۴۶۳
۶5 به بالا: ۲.۴% / مرد ۳۶۶۶۴۲ / زنان ۳۸۶۳۰۰
متوسط سن:43
ملیت :افغان
گروههای قومی و نژادی : پشتون، تاجیک، هزاره و ازبک ،ایماق، ترکمن، بلوچ و ...
دین ها و مذاهب:
99 ٪ مردم افغانستان را مسلمان تشکیل میدهند که حدود 75٪ آنان مسلمان سنی و 24٪ مسلمان شیعههستند.
مذاهب دیگری چون هندو و سیک نیز در افغانستان پیروانی دارد. پیش از جنگ های ۳۰ سال اخیر اقلیت یهودی نیز در افغانستان و بویژه شهر هرات وجود داشتند اما امروزه اغلب آنان به اسرائیل پناهنده شده اند.
زبانها :
مردم افغانستان به یکی از زبانهای دری ۵۰٪، پشتو ۳۵٪، ازبکی، ترکمنی و بلوچی سخن میگویند. بر اساس قانون اساسی افغانستان،زبانهای دری و پشتو زبان های رسمی دولت افغانستان میباشند و در مناطقی که گویشوران زبانی دیگر زیاد باشند آن زبان به عنوان زبان رسمی سوم تلقی میشود.
اگر کسی یکی از دو زبان رسمی افغانستان را بداند میتوان گفت تقریبا در برقراری ارتباط در هیچ جای افغانستان مشکلی ندارد. زبان غالب در کابل پایتخت و بیشتر شهرهای شمال، مرکز و غرب افغانستان دری است. زبان غالب در شهرهای قندهار و جلال آباد ، پشتو است
سواد:
تعریف فرد باسواد: فرد بالای ۱۵ سال که میتواند بخواند و بنویسد.
کل: 36 درصد با سواد
مردها: 51% درصد
زنها: 21% درصد
تاریخ:
آغاز پادشاهی احمدشاه ابدالی در سال ۱۷۴۴ میلادی آغاز تاریخ مستقل افغانستان است.تاریخ قبل از این تاریخ عبارت از تاریخ مشترک افغانستان با برخی کشور های همسایه اش بویژه تاریخ کشور ایران است.
شکل گیری:
افغانستان از زمان تاجگذاری احمدشاه درانی شکل گرفت. البته محدوده آن زمان افغانستان با محدوده امروزش متفاوت است.پس از این تاریخ بخشهایی از افغانستان کم شد و بخش هایی بدان افزوده شد. از جمله این تقیرات جغرافیایی میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
الحاق هرات در معاهدهٔ پاریس توسط انگلیسها :
حدود ۱۵۰ سال پيش، انگلیس با تصرف بخشهایی از جنوب ایران (بنادر خرمشهر و بوشهر و جزایر جنوب) ناصرالدین شاه قاجار را مجبور به قبول پیمان پاریس (۱۸۵۶) کرد. بر طبق این پیمان ایران از ادعای خود بر هرات چشم پوشی کرد و هرات در ۱۸۶۳ به افغانستان ملحق گشت و ایران موجودیت کشوری به نام افغانستان را به رسمیت شناخت.
افغانستان مستقل:
از تاریخ ۱۷۴۷ تا زمان استقلال افغانستان در سال ۱۹۱۹ ، ا ین کشور به زیر سلطه دو ابر امپراطوری آن دوران بریتانیا و روسیه در آمده بود. یک دوره کوتاه مدت دموکراسی و آزادی خواهی در این کشور که از سال ۱۹۷۳ آغاز شده بود که با کودتای کمونیستی ۱۹۷۸ به پایان رسید. در سال ۱۹۹۲ یک نیروی خودجوش و چریکی به نام مجاهدین در این کشور شکل گرفت که رژیم کمونیستی ۱۵ ساله را شکست داد.
تاریخچه نام این کشور:
در کتاب افغانستان در مسیر تاریخ اثر میر غلام محمد غبار از کلمه ی "آریانا" به عنوان نام تاریخی افغانستان نام برده شده است.اما از آنجا که در آن زمان افغانستان دارای هویت یک کشور نبوده این نام را نمیتوان بعنوان نام قدیمی افغانستان قلمداد کرد و حتی میتوان آریانا را همان کلمه ی ایران دانست.
دكتر ذبيح الله صفا باور دارد: (ائيرين همان نامي است كه در زبان پهلوي به « اِران» (ايران با ياء مجهول) مبدل گشت و در دورة اسلامي ايران ( با ياء معلوم ) خوانده شد... كه مي توان آن را سرزمين اصلي آريا ناميد.رك به : حماسه سرايي در ايران ، ص 44
شادروان احمد علي كهزاد را نيز باور براين است كه : (همين نام ايريانا و آريانا بود كه بعدها در پارس «پارسه» با تغيري اندك « ايران» قبول شد.)رك به : رسالة آريانا
استرابون (Strobo – 40 ق م – 40 م ) ، جغرافيدان معروف عهد قديم يونان ، كه اندكي بعد از سقوط دولت يوناني باختر مي زيست ، از محدوده ی جغرافیایی افغانستان امروزي با نام آريانا ياد كرده ، باختر و بلخ و سند را هم جزئي از آريانا بشمار آورده است. رك به: تاريخ افغانستان / مهديزاده كابلي
کلمه دیگری که به عنوان نام قدیم افغانستان استفاده میشود "خراسان" است که نام بخشی از "ایران تاریخی" است. خراسان بزرگ به بخش شرقی ایران تاریخی گفته می شده.
احمد شاه درانی از شاهان پشتون افغانستان، در سال ۱۷۴۷ میلادی، رسما به عنوان شاه خراسان تاجگذاری نمود.
واژهٔ افغانستان نخستین بار در زمان شاه شجاع و پس از نیمهٔ قرن ۱۹ توسط انگلیسها در برخی معاهده ها استفاده شد افغان اگرچه در لغت به معنای ناله و فغان است اما در حقیقت مستعرب واژهٔ اوغان است که به اقوام پشتون گفته می شود اما اکنون، به هر تبعهٔ کشور افغانستان صرفنظر از قومی که بدان تعلق دارد "افغان" اطلاق می گردد.
پایتختهای افغانستان:
1 - از سال ۱۷۴۷ تا ۱۷۷۵ قندهار
2 - از سال ۱۷۷۵ تا اکنون کابل
فرهنگ
زبان و خط :
ماده شانزدهم قانون اساسی افغانستان زبانهای فارسی (در گویش رسمی و دولتی دری)و پشتو را زبانهای رسمی افغانستان اعلام می کند و چنین می گوید: "از جمله زبان هاى پشتو، درى ، ازبکی ، ترکمنی ، بلوچی و پشّه یی ، نورستانی ،پاميرى و ساير زبان هاى رايج در کشور، پشتو و درى زبانهاى رسمي دولت مي باشند. در مناطقي که اکثريت مردم به يکي از زبان هاى ازبکي ، ترکمني ، پشه يي ،نورستاني ، بلوچي و يا پاميرى تکلم مي نمايند، آن زبان علاوه بر پشتو و درى به حيث زبان سوم رسمي مي باشد و نحوه تطبيق آن توسط قانون تنظيم مي گردد. دولت براى تقويت و انکشاف همه زبانهاى افغانستان پروگرامهاى موثر طرح و تطبيق مي نمايد. نشر مطبوعات و رسانه هاى گروهي به تمام زبانهاى رايج در کشور آزادمي باشد."
مشاهیر فرهنگی :
از چهرههای فرهنگی که در گستره جغرافيایی افغانستان امروز زاده شدهاند میتوان به مولانا جلال الدین بلخی، ناصر خسرو،سنایی غزنوی، خواجه عبدالله انصاری، ابوعبید عبدالرحمن محمد جوزجانی،حميدی بلخی، حنظله بادغيسی، ظهيرالدين فاريابی واعظ کاشفی، کمال الدین بهزاد، عنصری بلخی، فارابی،ابواسحاق فارابی، ابوشکور بلخی سید جمال الدین حسینی(افغان) ،خلیل الله خلیلی و عبدالرحمان مهمند یا رحمان بابااشاره کرد.
موسیقی و رقص :
در افغانستان پشتونها دارای نوعی رقص گروهی هستند که بدان اتن ملی می گویند.
رادیو و تلویزیون :
افغانستان دارای یک سازمان رسانه ای ملی به نام "رادیو تلویزیون ملی افغانستان" (RTA) میباشد.این سازمان دارای یک کانال تلویزیونی و یک کانال رادیویی میباشد. اگرچه RTA رسانه ای متعلق به دولت است اما طبق قوانین جدیدرسانه ای نه دولتی و نه خصوصی ، بلکه رسانه ای مردمی است که صرفا هزینه اش را دولت تامین میکند. علاوه بر RTA رادیو و تلویزیون های خصوصی دیگری در افغانستان وجود دارد که شامل نزدیک به ۱۰۰ فرستنده رادیویی و حدود ۱۰ شبکه تلویزیونی میشود. فهرست شبکه های تلویزیونی افغانستان
آموزش و پرورش :
در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی جنگهای داخلی این کشور(دهههای ۹۰ میلادی)، شالوده آموزش و پرورش افغانستان از هم پاشید. در دورهی قدرت طالبان حتی دختران خانهنشین شده و اجازهی تحصیل از آنها گرفته شد. در این دوره، به جای درسهای علمی مانند شیمی و فیزیک در مدارس، بیشتر بر آموزشهای مذهبی تاکید می شد. اکنون برآورد میشود کمتر از نیمی از مدارس افغانستان دسترسی به آب آشامیدنی داشته باشند. پس از حمله امریک به افغانستان در سال ۲۰۰۱ میلادی و فروپاشی طالبان، با روی کار آمدن دولت انتقالی وضعیت تحصیل اندکاندک رو به بهبودی میرود ولی با این وجود هنوز بیش از ۶۰٪ مردم افغانستان از سواد خواندن و نوشتن بیبهرهاند.
گردشگری : مجسمه بودا
دولت :
نظام قانونی :
نظام حکومتی افغانستان جمهوری اسلامی ( متفاوت با پاکستان و ایران) است.براساس ساختار جدید در این کشور ، قوانین این کشور بر اساس تعالیم دین اسلام است. بر اساس قانون اساسی این کشور حکومت متبوع از قانون اساسی متعهد است یک کشور مترقی و کامیاب ، یک نظام مبتنی بر عدالت اجتماعی ، محفوظ نگه داشتن حقوق و کرامت انسانی مردم افغانستان ، تفهیم و نهادینه کردن یک کشور دموکراتیزه ، حفظ اتحاد ملی ، برابری و تساوی حقوق اقوام و قبایل گوناگون ساکن در کشور، به معرض وجود گذارد. براساس قانون اساسی این کشور متعهد به رعایت قوانین سازمان ملل و قوانین بین المللی در دفاع از حقوق بشر است. براساس قانون اساسی افغانستان ، یک جوان با ۱۸ سال سن تمام می تواند رای بدهد.
قوه ی اجرائیه :
رئیس جمهور افغانستان: حامد کرزی
ارتش :
ارتش ملی افغانستان(Afghan National Army) بعد از سقوط طالبان به تدریج شروع به بازشکلگیری کرد .در سال ۲۰۰۶ نیروی هوایی این کشور رسما آغاز به کار کرد . هر افغانی دارای ۲۲ سال سن باید به خدمت سربازی برود که به مدت ۴ سال است. به موجب آمار اگر افغانستان وارد جنگی غیر منتظره شود حدود ۵ میلیون سرباز آماده دارد که نیمی از آن را زنان تشکیل می دهند.[نیاز به ذکر منبع]
اقتصاد :
افغانستان به لحاظ اقتصادی یکی از فقیرترین کشورهای جهان محسوب می شود که همه ناشی از نابسامانی های سیاسی است. اقتصاد افغانستان بعد از فروپاشی حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱ رو به بهبودی نهاده است .نرخ آمار زیر خط فقر این کشور بسیار وحشتناک است ، به موجب این نرخ از هر صد افغانستانی ۵۵ نفر آنان زیر خط فقر هستند. از دیگر نرخ های نگران کننده این کشور فقیر نرخ ۴۳ درصدی بیکاری است. حدود ۸۱ درصد مردم این کشور کشاورز هستند و بقیه شامل ۱۱ درصد در صنعت ( اغلب بافندگی ) و۹ درصد در خدمات مشغول به کار هستند. به موجب آمار سال ۲۰۰۴ ، ۱۵ میلیون نفر در این کشور کارگر هستند. نرخ تورم در این کشور در سال ۲۰۰۵ ، ۱۶.۳ و در سال ۲۰۰۶ بنا بر پیش بینی ها ۱۷ درصد است. عمده ترین محصولات صادراتی این کشور به سه کشور آمریکا(۲۵.۴%) ، پاکستان(۲۲%) و هند(۱۹.۵%) است که حجم آن ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زده می شود. و عمده ترین شریکان صادر کننده محصولات به این کشور پاکستان (۲۳.۷%) ، آمریکا (۱۱.۲%) ، هند (India ۷.۹%) ، آلمان (۶.۸%) ، ترکمنستان (۴.۹%) ، روسیه (۴.۵%) ، کنیا (۴.۳%) و ترکیه (۴.۲%) می باشند که حجم آن به بیش از ۴ میلیارد دلار می رسد. بیشترین بدهی این کشور به کشور روسیه و نیز بانک بین المللی پول است که به بالغ بر ۸ میلیارد دلار می رسد. پس از سقوط طالبان بیش از ۶۰ کشور جهان قول کمک به این کشور را دادند که به فاصله ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹ ، ۸.۹ میلیارد دلار به این کشور کمک بلاعوض کنند. واحد پول آن افغانی نام دارد که از سال۲۰۰۰ به بعد ارزش ها به نسبت دلار رو به بهبودی دارد.سال مالی آن از اول فرودین (۲۱ مارس ) تا ۲۹ اسفند ( ۲۰ مارس ) است. عمده ترین محصول صادراتی این کشور مرفین یا تریاک است . از دیگر اقلام صادراتی این کشور می توان به جامه پشمی بومی این کشور و فرش های دستباف و پوست گاو و گوسفند و سمور و پلنگ و مار اشاره کرد.
راهها :
افغانستان به لحاظ ارتباطی و وضعیت جاده ها و بزرگراه ها نسبت به گذشته رشد نموده است. به طور کلی ۴۵ فرودگاه در این کشور وجود دارد که بیشتر آن پس از سقوط طالبان به ضرورت عملیات نظامی ساخته شدند. نام هواپیمای بین المللی افغانستان آریانا است. سه فرودگاه بین المللی کابل و قندهار و بگرام از مهمترین میدان های هوایی (فرودگاه) این کشور است. افغانستان به دلیل عدم دسترسی به آب های آزاد فاقد بندر و کشتیرانی است و تنها رودخانه مرزی آمودریا از این قاعده مستثنا است که آن هم به سبب عدم توجه کافی هیچ بهره ای برای این کشور ندارد. در افغانستان راه آهن وجود ندارد .در کشور افغانستان بنا بر آمار سال ۲۰۰۴ حدود ۳۵ هزار کیلومتر جاده وجود دارد که تنها ۹ هزار کیلومتر آن سنگ فرش و آسفالت شده است. ۱۲۰۰ کیلومتر تنها مسیر رودخانه ای و آبی این کشور است که در محدوده آموردیا با سه کشور تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان واقع است. از بنادر نزدیک به این رودخانه می توان به شیرخان بندر و خیر آباد اشاره کرد. نزدیک ترین شهر مهم به این رودخانه مزار شریف است.
ارتباطات :
رشد و توسعه نظام ارتباطی افغانستان به دلیل کوهستانی بودن این کشور بسیار کند صورت می گیرد که مستلزم توسعه کیفی در زمینه ماهواره است . در افغانستان بیش از ۵۰ هزار نفر صاحب تلفن هستند و جالب تر آن که ۱۲ برابر آن در این کشور صاحب تلفن همراه هستند.به طور متوسط ۱۰ کانال تلوزیونی در این کشور به فعالیت مشغولند. در این کشور بیش از ۳۰ هزار نفر کاربر اینترنت هستند.از مهم ترین وسایل ارتباطی میان مردم و آگاهان جامعه مجلات و روزنامه ها و نیز رادیوها هستند.
نویسنده نونس نیکوی
اشتراک در:
پستها (Atom)